ریشه
چهارشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۵۴ ق.ظ
الاای؛
مردمان سرزمین من
نیک می گویم شمارا
جان جان اینجاست
شادوسرزنده
تک درخت پیر
ایستاده یک تنه برگرده ایام
می کشدبردوش مهرخویش
رنجها ازسالهای دور
ازهزاران سال تودرتوی تاریخ کهن آباءواجدادم
پیچ انددرپیچ، بن هایش
آب خورده اززمین عشق
ازغم رستم که بربالین رودش،
زارمی گرید
ازنهادتیرآرش برکمان نور
ازفتاده سربداران برزمین ناجوانمردی
داغ هابرسینه سرخش نشسته
چون شقایق،ازغم یاران
ازرفیقان به تاراج بلارفته
ازنبودجای عیاران
گر،به جامانده تنش زآسیب دورانها
ورگزندش نیست از،بی مهری ایام
یک نگهبان رابه پای خویش پرورده
همچو بابک خرم وغران
چوشیرشرزه بردامان
شمارادوست می دارد،درخت پیر
شماهم دوستش داریدهمچون جان جان خود
وبسپاریداورا شادوسرزنده
به آنهائی که می آیندبعدازما
که این روح بزرگ ما
واین میراث مام میهن است این جا
ت.پویا روستای اسفرجان 96/6/2
۹۶/۰۶/۰۸